خداوند، عادل است و مرتبهى هر کس را طبق عملکرد خود او قرار مىدهد.[1] هر یک از دستههای نیکوکار و بدکار، فرمانبردار و قانونشکن، حق طلب و ستمگر، درجات و مراتبى بر طبق اعمال خود دارند و پروردگارت هیچگاه از اعمال آنها غافل نیست، بلکه همه را مىداند و به هر کس آنچه لایق است مىدهد.[2] وَ لِکُلِّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ وَ مَا رَبُّکَ بِغَفِلٍ عَمَّا یَعْمَلُون (انعام/132)
مراد از «دَرَجاتٌ» در این آیه، فقط درجاتِ رشد نیست، بلکه شامل درکاتِ سقوط نیز مىشود. سعادت و شقاوت انسان، بسته به اعمال اوست.[3] هر یک از گروههاى مؤمن و کافر، جن و انس در روز قیامت از مرتبه و درجه ویژه خود برخوردارند. درجات اخروى انسان و جن، بازتاب اعمال دنیوى ایشان است.[4]
ü قیامت، روز اعطاى درجات و یا سقوط به درکات است. درجات یا درکاتی که براساس اعمال آدمی ست.[5] وبر هر مؤمنی ست که اعمال نیک بیشتری در پرونده اعمالش داشته باشد.
[1]- تفسیر نور، ج2، ص: 557
[2]- تفسیر نمونه، ج5، ص:445
-[3]تفسیر نور، ج2، ص: 557
[4]- تفسیر راهنما، ج5، ص: 251
[5] -همان
در زمان جاهلیت عدهاى عقیده داشتند که عمل منافى عفت (زنا) اگر در پنهانى باشد عیبى ندارد تنها اگر آشکارا باشد گناه است! هم اکنون نیز عملا عدهاى این منطق جاهلى را پذیرفته و تنها از گناهان آشکار وحشت دارند، اما گناهان پنهانى را بدون احساس ناراحتى مرتکب مىشوند! آری چه در گذشته و چه امروز، مردم تنها از گناه آشکار هراس داشته و دارند. [1]
خداوند متعال در این آیه نه تنها منطق فوق را محکوم مىسازد بلکه مفهوم وسیعى را اشاره می کند: [2] وَ ذَرُوا ظَاهِرَ الْاثْمِ وَ بَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِینَ یَکْسِبُونَ الْاثْمَ سَیُجْزَوْنَ بِمَا کاَنُواْ یَقْترِفُون . (انعام/120) «و گناه آشکار و پنهان را رها کنید، زیرا کسانى که مرتکب گناه مىشوند، به زودى در برابر آنچه به دست مىآوردند کیفر خواهند یافت. »
این آیه مفاهیم و تفسیرهاى دیگرى را که در زمینه گناه" ظاهر" و" باطن" شده است در بر مىگیرد، ونشان می دهد اسلام، هم به طهارت ظاهر توجّه دارد و هم طهارت باطن؛ هم باید از گناهان عملى دورى کرد و هم از گناهان قلبى، مانند سوء ظنّ.
ü گناه ( آشکار و پنهان)، جاذبه وکششى دارد که هر انسان مؤمنی باید با ارادهاى قاطع، از آن دل کند[3].
در زمان جاهلیت عدهاى عقیده داشتند که عمل منافى عفت (زنا) اگر در پنهانى باشد عیبى ندارد تنها اگر آشکارا باشد گناه است! هم اکنون نیز عملا عدهاى این منطق جاهلى را پذیرفته و تنها از گناهان آشکار وحشت دارند، اما گناهان پنهانى را بدون احساس ناراحتى مرتکب مىشوند! آری چه در گذشته و چه امروز، مردم تنها از گناه آشکار هراس داشته و دارند. [1]
خداوند متعال در این آیه نه تنها منطق فوق را محکوم مىسازد بلکه مفهوم وسیعى را اشاره می کند: [2] وَ ذَرُوا ظَاهِرَ الْاثْمِ وَ بَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِینَ یَکْسِبُونَ الْاثْمَ سَیُجْزَوْنَ بِمَا کاَنُواْ یَقْترِفُون . (انعام/120) «و گناه آشکار و پنهان را رها کنید، زیرا کسانى که مرتکب گناه مىشوند، به زودى در برابر آنچه به دست مىآوردند کیفر خواهند یافت. »
این آیه مفاهیم و تفسیرهاى دیگرى را که در زمینه گناه" ظاهر" و" باطن" شده است در بر مىگیرد، ونشان می دهد اسلام، هم به طهارت ظاهر توجّه دارد و هم طهارت باطن؛ هم باید از گناهان عملى دورى کرد و هم از گناهان قلبى، مانند سوء ظنّ.
گناه ( آشکار و پنهان)، جاذبه وکششى دارد که هر انسان مؤمنی، باید با ارادهاى قاطع، از آن دل کند[3].