خوبی کردن در پاسخ به بدیها و ستمهاى دیگران، خصلتى ارزشمند و نیکو از ویژگیهاى خردمندان است.[2] خدای متعال دراین باره می فرماید: وَ الَّذِینَ صَبَرُواْ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِیَة وَ یَدْرَءُونَ بِالحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُوْلَئکَ لَهُمْ عُقْبىَ الدَّارِ (رعد/ 22) «و کسانى که براى طلب خشنودى پروردگارشان شکیبایى کردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم، نهان و آشکارا انفاق کردند، و بدى را با نیکى مىزدایند، ایشان راست فرجام خوش سراى باقى.»
انجام کارهای خوب برای جبران گناهان به این معنى است که به هنگام ارتکاب یک گناه و لغزش، تنها به پشیمان شدن و ندامت و استغفار قناعت نکنی، بلکه عملا در مقام جبران بر آیی، و هر اندازه گناه و لغزشت بزرگتر باشد به همان اندازه حسنات بیشترى انجام دهی، تا وجود خود و جامعه را از لوث گناه با آب حسنات بشوید.[1]
ü آنان که صاحبان خردند و از حساب سخت و ناگوار قیامت هراس دارند،گناه را با توبه، منکر را با معروف، ظلم را با عفو، ناسزا را با سلام، عذاب را با صدقه، جبران می کنند و خوش عاقبتى در دنیا و آخرت از آنِ ایشان است.[3]
بدون تردید، مقامات پسندیده معنوى، در سایهى عبادت وعبودیّت پیدا مىشود. و تا کسى خود گامى به سوى کمال برندارد، خداوند او را به مقامى نمىرساند.[1] مقام پیامبرى و رهبرى امت، در پى دارنده تکالیفى سنگین و افزون بر دیگران است.[2] از سوی دیگر، لحظات آرام و تیره شب، لحظاتى مناسب براى ارتباط با خدا و اوج گرفتن در مقامات معنوى است.[3] به همین جهت، خداوند به پیامبر (ص) در مورد بیدار شدن در بخشى از شب، براى اقامه نافله شب، فرمان می دهد و نوید رسیدن به مقامى پسندیده و ارجمند در پرتو تهجّد و شب زندهدارى، را به او می دهد.[4] این نکته ما را به اهمیت شب زنده داری، رهنمون می کند؛ خداوند به پیامبر می فرماید:
وَ مِنَ الَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسىَ أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحمُودًا (اسراء /79) « و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو [به منزله] نافلهاى باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.»
راهنمایى پیامبر (ص) به کسب مقامات برتر معنوى، جلوهاى از ربوبیت الهى براى آن حضرت می باشد. مقام ارجمند حاصل آمده از نماز شب، (مقام محمود) جایگاهى مورد ستایش و تمجید همگان است، زیرا جایگاهى بس ارجمند و والا در میان مقامات معنوى است. در کلمهى «مَقاماً» عظمت نهفته است (به خاطر تنوین) و در روایات آمده که «مقام محمود» همان شفاعت است.[5]
در روایات، نماز شب، رمز سلامتى بدن و روشنایى قبر شمرده شده است و در اخلاق، رزق، برطرف شدن اندوه، اداى دین و نورچشم مؤثّر است. گناه روز را محو مىکند و نور قیامت است.
گفتنی است دستیابى به مقامات والاى معنوى (مقام محمود)، هر چند باید با تلاش و کوشش قرین باشد، اما منوط به امداد و توفیق الهى است.
آری امید به دستیابى به مقامات رفیع معنوى، آنگاه امکانپذیر است که رفتار و عملى مناسب خود را از پیش داشته باشد.[6]
[1] - تفسیر نور، ج5، ص: 106
[2] - تفسیر راهنما، ج10، ص: 156
[3] - تفسیر راهنما، ج10، ص: 157
[4] - تفسیر راهنما، ج10، ص: 156
[5]- تفسیر راهنما، ج10، ص: 157
[6] - همان
یکی از بهترین راه های خودسازی معنوی، برای هر انسانی عبادت و مناجات در شب یا تهجد است تا جایی که مسئولیّتهای اجتماعی حتّى در سطح رهبرى امت، نیز نباید مانع عبادت و اعتکاف و خلوت با خدا باشد.[1] زیرا برخاستن در شب، بهترین فرصت براى عبادت و مناجات با پروردگار است.[2]
بدین رو است که خداوند متعال، حضرت موسى (ع) را چهل شب، به عبادت فرا می خواند: وَ وَاعَدْنَا مُوسىَ ثَلَثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْنَهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَة (اعراف /142) «و با موسى، سى شب وعده گذاشتیم و آن را با دَه شب دیگر تمام کردیم. تا آنکه وقت معینِ پروردگارش در چهل شب به سر آمد.»
این فراخوان الهی نشان می دهد که بدون مقدّمه و بدون خودسازى، حتی بر پیامبران نیز کتاب آسمانى نازل نمىشود، بلکه کسب لیاقت از طریق عبادت و مناجاتهاى شبانه و عارفانه، لازم است.[3]
در این مدت، اگر چه، حضرت موسى، روزها هم در میقات به سر برده است، ولی خداوند حساب این مدت را را بر روى شبها برده است نه روزها؛ شاید براى این است که غرض از این میقات، تقرب به درگاه خدا و مناجات با او است که شبها بستر مناسب تر و آثار بیشتری براى این کار دارد؛ چون حواس انسان، جمعتر و نفس آدمی براى انس گرفتن آمادهتر است! آن هم در چنین مناجاتى که در آن تورات نازل شده است.[4]
نکته دیگر آن است که اگرچه در واقع، بنا بر چهل شب اقامت در کوه طور بوده، اما خداوند براى آزمودن بنى اسرائیل، نخست حضرت موسى (ع) را براى یک وعده سى روزه دعوت نمود، سپس آن را تمدید کرد، تا منافقان بنى اسرائیل نیز صفوف خود را مشخص سازند.[5]
آری برای خودسازی معنوی باید چهل شبانه روز، مداومت و استقامت در نیایش و عبادت را پی گرفت؛ زیرا در فرهنگ ادیان و در روایات اسلامى برای «اربعین» و چهل شبانه روز، جایگاه و تاثیر خاصی در ایجاد و تثبیت کمال و کامل شدن آدمی ترسیم شده است!
[1] - تفسیر نور، ج3، ص: 165
[2] - تفسیر نور، ج3، ص: 165
[3] - تفسیر نور، ج3، ص: 165
[4]- ترجمه تفسیر المیزان، ج8، ص: 303
[5] - تفسیر نمونه، ج6، ص: 340
در دنیا و آخرت، ارزشها متفاوت هستند؛ تنها سرمایه نجات بخش در قیامت، قلب سلیم است، ولی دو نیروى کارآمد دنیا یعنی ثروت و فرزند، در آخرت، بىتأثیر خواهند بود؛ آری قلب سلیم- که ظاهراً در معادلات امور دنیا چندان مورد توجه قرار نمىگیرد- در آخرت اصلىترین کارایى را خواهد داشت.. در حالی که دو سرمایه مهم زندگى دنیا، اموال و نیروهاى انسانى، در آنجا کمترین نتیجهاى براى صاحبانش نخواهد داشت.[1] خداوند تصریح فرموده است:
إِلَّا مَنْ أَتىَ اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ (شعراء/89) «مگر کسى که دلى پاک به سوى خدا بیاورد.»
قلب سلیم قلبى است که هم ایمان خالص و نیت پاک در آن وجود دارد و از آن عمل صالح، سر می زند؛ چرا که چنین قلب پاکى، ثمرهاى جز عمل پاک نخواهد داشت.[2] بر این اساس، اعتقاد به یگانگى خدا و بیزارى از شرک و بتپرستى، از نشانه های قلب سلیم است.[3]
بدینسان تنها راه نجات و سعادت اخروى، مسأله تقدیم قلب سلیم و مبرّا از شرک، به پیشگاه خداوند است. زیرا تبلور تمامى ارزشهاى وجودى انسان، در پاکى و سلامت قلب و روح او از شرک است.[4]
[1]- تفسیر نمونه، ج15، ص: 268
[2] -همان
[3]- تفسیر راهنما، ج13، ص: 81
[4] -تفسیر راهنما، ج13، ص: 81
یادآورى نعمتهاى الهى، داراى تأثیرى بسزا در توجه آدمى به خدا و دستیابى به رستگارى است.[1] یاد نعمتهای الهی، عشق و محبّت مىآورد و محبّت به خداوند، اطاعت را در پى دارد و اطاعت نیز رستگارى به دنبال دارد.[2] توجه دادن مردم به نعمتهاى الهى، از روشهاى تبلیغى- هدایتى پیامبران الهی است:[3]
فَاذْکُرُواْ ءَالَآءَ اللَّهِ لَعَلَّکُم تُفْلِحُونَ (اعراف/ 69) « پس نعمتهاى خدا را به یاد آورید، باشد که رستگار شوید.»
بر اساس این آیه حضرت هود (ع) از مردم خویش خواست تا همواره نعمتهاى الهى را به خاطر داشته باشند. مبلغان دین، وظیفه دار توجه دادن مردم به نعمتهاى الهى هستند.
بدینسان پذیرش انذار و رهنمودهاى انبیا و یاد کردن دائمی نعمت های الهی، زمینهساز نیل آدمى به فلاح و رستگارى است.[4]